مقدمه: پیشفرض موجود در میان جامعه شناسان، وجود رابطه بین طبقات اقتصادی و پایگاه اجتماعی پایین و میزان گرایش به انحرافات اجتماعی بیانگر گرایش به پارادایم تضادگرایی در این شاخه از حوزه جامعه شناسی است. اما از آنجا که پژوهشگر در مطالعاتی که درباره کارتن خوابی داشته، با موارد نقض کننده این گزاره مواجه شده بود، این پژوهش را با هدف مطالعه رابطه پایگاه اجتماعی و گرایش به کارتن خوابی در میان کارتن خوابهای شهر تهران آغاز نمود.
روش: روش پژوهش ترکیبی و از نوع ترکیبیِ متوالی بود. بدین صورت که ابتدا بر اساس فرضیه های موجود در چارچوب نظری که متاثر از نظریه های تضادگرایی در کنار نظریه کنش متقابل گرایی مید بود و تاثیر پایگاه اجتماعیِ پایین در گرایش به انحرافات اجتماعی و در این پژوهش، گرایش به کارتن خوابی تدوین شد و پرسشنامه ای محققساخته در میان کارتن خوابهای شهر تهران توزیع شد. در بخش کمی، جامعه آماری 12048 نفر بودند و بر اساس فرمول کوکران، 372 نفر به عنوان جامعه مورد مطالعه انتخاب شدند که شیوه نمونه گیری نیز تصادفی بود. در بخش کیفی پژوهش، نمونه گیریِ هدفمند تا رسیدن به اشباع داده ها پیش رفت که پس از مصاحبه با 34 نفر از کارتنخوابهای شهر تهران، پژوهشگر به اشباع دادهها دست یافت.
یافته ها و نتایج: نتایج پژوهش در بخش پیمایشی و کمی نشان داد که رابطهی کارتنخوابی و پایگاه اجتماعی در سطح اطمینان 95 درصد معنادار نبود. پس از آن، بر مبنای داده های گردآوری شده، سه پایگاه اجتماعیِ بالا، متوسط و پایین از یکدیگر تفکیک شدند که رابطه گرایش به کارتنخوابی و پایگاه اجتماعی پایین و متوسط در سطح اطمینان 95 درصد معنادار بود. بدین ترتیب، پژوهشگر برای بازشناسی مؤلفه های پایگاه اجتماعی و نقش آن در گرایش به کارتن خوابی بر اساس مصاحبه با کارتنخوابها نشان داد که در پایگاه اجتماعی پایین، مهاجرت و حاشیه نشینی، حضور در موقعیتهای آسیبزا افزایش مییابد. در پایگاه اجتماعی بالا نیز تنوع موقعیتهای فراغتی، امکان حضور در موقعیتهای پرخطر را افزایش داده و به اعتیاد و کارتنخوابی منجر میگردد. این نتایج نشان داد که فرضیه تضادگرایان در مورد رابطهی فقر اقتصادی و گرایش به انحرافات اجتماعی همیشه نمیتواند معنادار داشته باشد.
نوع مطالعه:
اصیل |
موضوع مقاله:
فقر و نابرابری دریافت: ۱۳۹۷/۱۲/۴ | پذیرش: ۱۳۹۸/۵/۵ | انتشار: ۱۳۹۸/۷/۲۶