طرح مسأله: تجربه خشونت خانوادگی از عوامل عمده فرار دختران و کودکان خیابانی از منزل به شمار میرود. پژوهش حاضر به بررسی مقایسهای میزان شیوع و نوع خشونتهای خانوادگی در میان دختران و پسران فراری و غیرفراری پرداخته است. روش: در این پژوهش آزمودنیها از دو گروه دختران فراری و کودکان خیابانی پذیرش شده در مراکز بهزیستی بهعنوان گروه ملاک، و پسران محصل مقطع ابتدایی و راهنمایی و دانشآموزان دختر مقطع دبیرستان و پایان راهنمایی بهعنوان گروه مقایسه انتخاب شده، آزمودنیهای دو گروه ملاک و مقایسه از حیث عامل سن و جنسیت کنترل شدند. بهمنظور سنجش میزان و نوع خشونت تجربه شده، مقیاس CTS توسط آزمودنیها تکمیل گردید. یافتهها: تحلیل داده حاکی از معنیدار بودن تفاوت تجربه خشونت خانوادگی میان دختران فراری با غیرفراریها و کودکان خیابانی با کودکان عادی میباشد. نتایج: با توجه به فراوانی بسیار بالای تجربه خشونت جسمی و روانی از جانب والدین در فراریان، ممکن است تجربه تنبیهات جسمانی و تحقیر و سرزنشهای روانی یکی از عوامل مهم فرار کودکان از منزل باشد. همچنین، تجربه زیاد شاهد خشونت بین والدین بودن در کودکان فراری نشاندهنده متشنج و استرسزا بودن محیط خانوادگی آنان میباشد که این مساله در فرار کودکان بسیار موثر میباشد.
Kamrany Fakour S. Prevalence and Types of Experienced Family Violence among Runaway Children (Street Children, Runaway Girls) and Non- Runaway Children. Social Welfare. 2006; 6 (22) :197-218 URL: http://refahj.uswr.ac.ir/article-1-2106-fa.html
کامرانی فکور شهربانو. شیوع خشونتهای خانوادگی تجربه شده در کودکان فراری و غیر فراری. رفاه اجتماعی . 1385; 6 (22) :197-218