مجله دانشگاه علوم پزشکی قم، جلد ۳، شماره ۳، صفحات ۵-۱۲

عنوان فارسی عوامل مؤثر بر نسبت شفایافتگی در پیوند قرنیه با استفاده از تحلیل بقا
چکیده فارسی مقاله زمینه و هدف: شایع‌ترین علت دفع دیررس پیوند قرنیه، دفع آن توسط دستگاه ایمنی فرد می‌باشد که عوامل متعددی در وقوع آن مؤثرند. از آن‌جایی که در پیوند قرنیه تعداد زیادی از افراد عضو پیوندی را دفع نمی‌کنند؛ لذا در تحلیل بررسی عوامل مؤثر در چنین داده‌هایی در طی زمان، از آنالیز بقا با نسبت شفایافتگی استفاده می‌شود. هدف اصلی این مطالعه برآورد نسبت شفایافته‌ها (کسانی که پیوند در آن‌ها دفع نمی‌شود) و بررسی عوامل مؤثر بر آن در بیماران مبتلا به قوز قرنیه در مرکز بهداشتی- درمانی لبافی‌نژاد می‌باشد. روش بررسی: در این بررسی، مطالعه از نوع متکی بر داده‌های موجود Routine Data Base Study است. اطلاعات مورد نیاز با بررسی پرونده‌های موجود بیماران مبتلا به قوز قرنیه که در آن‌ها پیوند قرنیه انجام گرفته، جمع‌آوری گردید. در آنالیز بقا به بیمارانی که عضو پیوندی را دفع نمی‌کنند، افراد شفایافته گفته می‌شود. در این مطالعه برای بررسی عوامل مؤثر بر نسبت شفایافتگی از مدل شفایافته با تابع بقا وایبل و تابع ربط لجستیک که دارای دقت و انعطاف‌پذیری بیشتری می‌باشند، استفاده شده است. یافته‌ها: از بین 119 بیمار که در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفتند، در 31 مورد (26%) دفع پیوند وجود داشت. از بین عوامل تاثیرگذار بر دفع پیوند، تنها در واسکولاریزاسیون قرنیه و سن بالای 25 سال اثر معنی‌دار در کاهش نسبت شفایافتگی مشاهده گردید. به این ترتیب که با استفاده از این مدل نسبت شفایافتگی مورد انتظار در افراد بدون واسکولاریزاسیون قرنیه و سن کمتر از 25 سال 81% در افراد بدون واسکولاریزاسیون قرنیه و سن بیش از 25 سال 64%، در افراد با واسکولاریزاسیون قرنیه و سن کمتر از 25 سال 19% و در افراد با واسکولاریزاسیون قرنیه و سن بیش از 25 سال 9% بود. با استفاده از برآورد حاصل‌ضربی کاپلان- مایر نسبت شفایافتگی مشاهده شده، در گروه‌های فوق به ترتیب 79%، 61%، 27% و 0% به دست آمد. همان‌طور که مشاهده می‌شود با استفاده از مدل تحلیل بقا با نسبت شفایافتگی می‌توان برآوردهایی با دقت خوب و نزدیک به برآورد حاصل‌ضربی کاپلان- مایر حاصل نمود. نتیجه‌گیری: یکی از محاسن مدل‌سازی آماری، قابلیت تعمیم نتایج به دست آمده و کاربرد آن در پیشگویی می‌باشد. به طوری‌که با توجه به نتایج به دست آمده می‌توان گفت که واسکولاریزاسیون قرنیه، مهم‌ترین عامل خطر در کاهش نسبت شفایافتگی است. هم‌چنین این مدل از نظر کاربردی نیز می‌تواند، در تحلیل داده‌های بقایی که درصدی از افراد جامعه در معرض وقوع پیشامد نیستند؛ مورد استفاده قرار گیرد.
کلیدواژه‌های فارسی مقاله

عنوان انگلیسی Factors Influencing the Cure Rate in the Corneal Graft Rejection with Survival Analysis
چکیده انگلیسی مقاله Background and Objectives : Immunologic rejection of the transplanted cornea is the major cause of human allograft failure with several risk factors contributing to it. Since in the corneal graft, most individuals do not reject the graft, we used the survival analysis with cure rate for the assessment of the factors influencing the cure rate at the time of data analysis. The main aim of this study was to evaluate the cure rate and assess the risk factors for corneal graft rejection in the keratoconus disease in Labafinejad Hospital, Tehran, Iran. Methods: This was a routine data base study in which the data were gathered from keratoconus patients’ files that had undergone penetrating keratoplasty operation. In the survival analysis, individuals who didn’t reject corneal were considered cured. To study the factors influencing the cure rate, we used the Weibull distribution for survival function and the logistic link function for the cure rate because of their tractability and accuracy. Results: Out of 119 patients 31 patients (26%) rejected grafts. Among the factors influencing cure rate, only in vascularization and in persons older than 25 years of age was ameaningful effect on decreasing cure rate. With this cure model, the expected cure rate in the non-vascularization and less than 25 year- old patients was 81, in non-vascularization and more than 25 year- olds it is 64, in the vascularization and less than 25 year- olds, the cure rate is 19 and in the vascularization and more than 25 years of age, the cure rate is 9 percent and the observed cure rate for Kaplan-Meier product limit estimator was 79, 61, 27 and 0 percent, respectively. The results showed that the estimate of cure rate in the survival analysis was near the Kaplan-Meier product-limits estimator. Conclusion: One of the benefits of modeling is its ability to generalize the results; using them in the prediction. According to the results obtained from the fitting cure model the vascularization is a major risk factor for decreasing cure rate in the keratoconus disease. We could use the cure rate model in the analysis of survival data with cure fraction
کلیدواژه‌های انگلیسی مقاله

نویسندگان مقاله میترا رحیم زاده کیوی | m rahimzadeh
tarbiat modares universitry
دانشگاه تربیت مدرس
سازمان اصلی تایید شده: دانشگاه تربیت مدرس (Tarbiat modares university)

ابراهیم حاجی زاده | e hajizadeh
tarbiat modares universitry
دانشگاه تربیت مدرس
سازمان اصلی تایید شده: دانشگاه تربیت مدرس (Tarbiat modares university)

فرزاد اسکندری | f eskandari
alameh tabatabaie universitry
دانشگاه علامه طباطبایی
سازمان اصلی تایید شده: دانشگاه علامه طباطبایی (Allameh tabatabaii university)

سپهر فیضی | s feizi
shahid beheshti medical university
دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
سازمان اصلی تایید شده: دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی (Shahid beheshti university of medical sciences)


نشانی اینترنتی http://journal.muq.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1-209&slc_lang=fa&sid=fa
فایل مقاله فایلی برای مقاله ذخیره نشده است
کد مقاله (doi)
زبان مقاله منتشر شده fa
موضوعات مقاله منتشر شده
نوع مقاله منتشر شده مقاله پژوهشی
برگشت به: صفحه اول پایگاه   |   نسخه مرتبط   |   نشریه مرتبط   |   فهرست نشریات