هدف: هدف از این مطالعه، شناخت تجربه و درک معنای زندگی در کودکان مبتلا به سرطان بود که مفهوم خداوند به عنوان یکی از ابعاد مهم آن در این مقاله در نظر گرفته شده است. روش: پژوهش حاضر، کیفی و از نوع پدیدارشناسی توصیفی است. نمونه پژوهش شامل 7 نفر از کودکان مبتلا به سرطان است که با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس بر مبنای بیشترین ناهمگونی نمونهها، انتخاب و مورد مصاحبههای عمیق قرار گرفتند. برای تحلیل دادهها، از شیوهی کولایزی استفاده شد. یافتهها: بر اساس تجزیه و تحلیل دادهها، « باورمندی به هستی برتر، خداوند» به عنوان یکی از درون مایههای اصلی استخراج شد . این درونمایه شامل دو درونمایهی فرعی : 1. ایمان به خدا و تامین رضایت او 2. حیات، به عنوان بستر آزمایشهای الهی بود. نتیجهگیری: باور به خداوند، نقش مهمی در درک کودکان مبتلا به سرطان، از معنای زندگی و شکلگیری یک جهت گیری مثبت به زندگی دارد. یافتههای این مطالعه میتواند به عنوان پایههای مفهومی برای تبیین مفاهیم در سایر تحقیقات و یا طراحی مدلهای مداخلهای برای این گروه از کودکان استفاده گردد.