|
Journal of Holistic Nursing and Midwifery، جلد ۱۵، شماره ۱، صفحات ۱۵-۲۶
|
|
|
عنوان فارسی |
بررسی میزان آگاهی و نگرش خانواده ی بیماران مبتلا به اختلالات روانی مراجعه کننده به مرکز روانپزشکی ابن سیناء مشهد در زمینه درمان با الکترو شوک |
|
چکیده فارسی مقاله |
مقدمه: الکترو شوک درمانی(ECT ) از جمله رایجترین و البته منحصر بفردترین روشها، در درمان برخی از اختلالات مهم روانی به شمار می رود. اما آنچه مسلم است، این شیوه از درمان علیرغم برخورداری از مزایای فراوان، برای بیماران و خانواده های آنان، روشی اضطراب آور و ابهام آمیز است که باعث ایجاد نگرش منفی و مشکلات زیادی در امر پیگیری درمان تا حصول نتایج مطلوب می شود. از آنجا که یکی از مهمترین عوامل اصلاح کننده برنامه ها و اقدامات درمانی، رفع نواقص و جلب همکاری بیمار و خانواده وی در زمینه در مان با الکتروشوک، توجه به واکنشهای بیماران و خانواده های آنان می باشد، لذا بررسی نظرات و جمع آوری اطلاعات در زمینه آگاهی و نگرش این افراد در باره ی ECT از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هدف: این مطالعه با هدف تعیین ارتباط بین آگاهی و نگرش خانواده ی بیماران مبتلا به اختلالات روانی مراجعه کننده به مرکز روانپزشکی ابن سینای مشهد در مورد درمان با الکتروشوک انجام شده است. روش کار: پژوهش حاضر، یک مطالعه توصیفی بوده و جامعه آن را، خانواده های دارای بیمار مبتلا به یکی از انواع اختلالات روانی مراجعه کننده به مرکز روانپزشکی ابن سینا مشهد با حداقل یکبار سابقه درمان با الکتروشوک تشکیل می دهند. تعداد نمونه 71 نفر بودکه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار این پژوهش، پرسشنامه ای مشتمل برسه بخش شامل: اطلاعات دموگرافیک، سوالات مربوط به سنجش آگاهی و سوالات نگرش سنجی بر اساس معیار لیکرت بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی(توزیع فراوانی، میانگین و انحراف معیار)و آماراستنباطی(مجذورکای برای سنجش ارتباط بین آگاهی و نگرش با هر یک از متغیرهای دموگرافیک) و آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن (جهت بررسی همبستگی بین آگاهی و نگرش واحدهای مورد پژوهش) استفاده گردید. نتایج: نتایج پژوهش بطور کلی مؤید آنست که اکثر(8/71%) واحدهای مورد پژوهش در زمینه ECT دارای آگاهی ضعیف بوده و 4/70 درصد آنان نیز نسبت به آن نگرش منفی دارند. همچنین نتایج آزمون آماری مجذور کای نشانگر آنست که بین میزان آگاهی و میزان تحصیلات (0001/0P<)، سابقه بستری(034/0P<) و سابقه انجام ECT (016/0 P<) و بین نگرش و متغیرهای سابقه بستری (002/0P<) و سابقه انجام ECT (001/0P<) رابطه معنا دار وجود دارد و نیز براساس نتیجه آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن، بین میزان آگاهی واحدهای موردپژوهش و نگرش آنان نسبت بهECT همبستگی مستقیم و رابطه معناداری برقرار است(0001/0P< ، 78/0 r= ). نتیجهگیری: براساس یافته های پژوهش، آگاهی اغلب واحدهای مورد پژوهش درزمینه الکترو شوک درمانی ضعیف بوده و نگرش اکثر آنان نیز نسبت به این شیوه درمانی منفی می باشد و نیز میزان آگاهی درمیان خانواده های باسطح تحصیلات بالاتر، بهتر بوده وهمچنین خانواده های که بیمارشان دارای سابقه بستری و انجام الکتروشوک بیشتری می باشد، از آگاهی بهتر و نگرش مطلوبتری در این زمینه برخوردارند. |
|
کلیدواژههای فارسی مقاله |
آگاهی، نگرش، خانواده، بیمار روانی، الکترو شوک درمانی |
|
عنوان انگلیسی |
Knowledge and attitude of the families with a mental patient about the electroconvulsive therapy at the Ebn-e- Sina psychiatric center of Mashhad |
|
چکیده انگلیسی مقاله |
Introduction: Electroconvulsive therapy is the most common and also unique method in psychiatry that is used for treatment of many mental disorders such as major depression, schizophrenia and etc. Despite of safety and usefulness of this method, the patients and families have a great deal of stress about it. This stressful approach caused negative attitudes and difficulties in treatment and following up care .Since reactions of the patients and their families can be effective for reforming the medical programs, so considering their knowledge, opinion, experiences and attitudes about ECT is very important. Objective: The goal was to determine the knowledge and attitude of the mental patients, families about the electroconvulsive therapy at the Ebn-e- Sina psychiatry center of Mashad Methods: This research is a descriptive study and its samples consist of 71member of the families whose patients previously experienced ECT at least once. The means for collecting data was a questionnaire, which was filled by the researcher through structured interviewing in three sections including demographic data, knowledge questions and attitudes questions. For data analysis, descriptive statistics (mean, standard deviation) and inferential statistic(x2, spearman correlation coefficient) were used. Result: Findings totally showed that most of members (71/8%) had a poor knowledge and 70/4% of them had a negative attitude about ECT. The result also indicated a significant statistical relation between knowledge about ECT with level of education (P<0/0001), hospitalization (p<0/034) and times of getting (p<0/016). Furthermore the attitudes toward ECT had a significant statistical relation with hospitalization (p<0/002) and times of getting (p<0/001). The obtained results showed no significant statistical relation between knowledge about ECT and attitudes toward ECT with other demographic variables. Spearman correlation coefficient test obtained a right correlation and a significant statistical relation between knowledge about ECT and attitudes toward it (p<0/001, r=0/78). Conclusion: These findings indicated that the participants have a low level knowledge and a negative attitude about ECT. Furthermore, there was more knowledge if the level of education had been Higher, and the member of families whose patient had been hospitalized more and more received more ECT, had a higher knowledge and positive attitude about ECT. |
|
کلیدواژههای انگلیسی مقاله |
|
|
نویسندگان مقاله |
زهرا یزدان دوست |
مهدی بکاییان |
طاهره خالقدوست |
حمیدرضا بهنام وشانی | behnam vashani
عاطفه قنبری |
ربیع اله فرمانبر |
|
|
نشانی اینترنتی |
http://hnmj.gums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-243-44&slc_lang=fa&sid=fa |
فایل مقاله |
فایلی برای مقاله ذخیره نشده است |
کد مقاله (doi) |
|
زبان مقاله منتشر شده |
fa |
موضوعات مقاله منتشر شده |
تخصصی |
نوع مقاله منتشر شده |
پژوهشی |
|
|
برگشت به:
صفحه اول پایگاه |
نسخه مرتبط |
نشریه مرتبط |
فهرست نشریات
|