|
، جلد ۷، شماره ۲۴، صفحات ۹۳-۱۱۳
|
|
|
عنوان فارسی |
تأثیر دیپلماسی اقتصادی پسا مدرن بر تحقق اهداف اقتصاد داخلی ایالات متحده آمریکا (۲۰۱۲-۲۰۰۹) |
|
چکیده فارسی مقاله |
در اقتصاد سیاسی جدید بینالملل، دولتها نمیتوانند نقش بسیاری از کنشگران غیردولتی همچون شهروندان و سازمانهای اقتصادی مردمنهاد را در عرصۀ روابط خارجی نادیده بگیرند. از طرفی، دیپلماسی اقتصادی مدرن، به دلیل تأکید بر انگارۀ دولتمحوری، از بسیاری از پویاییهای نظام اقتصادی جدید، باز میماند. پس، تحلیل راهبردهای اقتصادی جدید برخی از کشورها مستلزم گذار از مبانی دیپلماسی اقتصادی مدرن به اصول دیپلماسی اقتصادی پسامدرن است. بنا به تعریف صاحبنظران، دیپلماسی اقتصادی پسامدرن، هنر افزایش منافع ملی از طریق مبادلات پایدار اطلاعات اقتصادی میان دولتها، ملتها و دیگر گروهها جهت مدیریت سازمانها و ائتلافهای کثیرالمنافع است. از اینرو، هدف این مقاله ارزیابی تأثیر نقش اصول دیپلماسی اقتصادی پسامدرن بر دستیابی آمریکا به اهداف اقتصادی داخلی به واسطۀ بهرهبرداری از ظرفیتهای اقتصاد جهانی (کشورداری اقتصادی)، در دورۀ تصدی وزارت خارجه به دست هیلاری کلینتون است. بنابراین، دغدغۀ اصلی ما پاسخ به این سؤال است: کلینتون چگونه از ظرفیتهای دیپلماسی اقتصادی پسامدرن جهت نیل به اهداف اقتصادی آمریکا استفاده کرد؟ در تحقیق پیشِ رو، بر اساس رویکرد توصیفیـتحلیلی و شیوۀ تحلیل کیفی دادهها این فرضیه مطرح خواهد شد که دستگاه دیپلماسی کلینتون در عرصۀ اقتصاد سیاسی جدید جهانی از اصول دیپلماسی اقتصادی پسامدرن به انحاء مختلف، بهرهبرداری کرد. به عبارتی، کلینتون ظرفیتهای بالقوۀ شرکتهای خصوصی، شهروندان و سایر نهادهای دولتی آمریکا را با استفاده از ابزارهای نوین ارتباطی جهت افزایش منافع اقتصادی، به فعل درآورد. |
|
کلیدواژههای فارسی مقاله |
اقتصاد سیاسی جدید بینالملل،
دیپلماسی اقتصادی پسا مدرن،
ایالات متحده آمریکا،
کلینتون،
هیلاری،
تدبیراندیشی اقتصادی، |
|
عنوان انگلیسی |
Postmodern Economic Diplomacy and the US National Economic Interests (2009-2012) |
|
چکیده انگلیسی مقاله |
In the new international political economy era, Governments can’t ignore the role of non-state actors such as citizens and non-governmental organizations in foreign affairs. In this context, modern economic diplomacy, which monopolistically emphasizes on the role of governments, can’t analyze the dynamics of new economic system. So, for understanding new economic strategies, we should consider principles of postmodern economic diplomacy. This diplomacy is art of advancing national interests through the sustained exchange of information among governments, nations and other groups. This article evaluates effects of postmodern economic diplomacy on fulfilling of the US domestic economic objectives through exploiting the global economic capacities (under economic statecraft: 2009-2012). So the question is: how did Hillary Clinton use capacities of postmodern economic diplomacy to achieve US economic goals? Our hypothesis is: US Department of State in the new international political economy era, used the new communication tools to increase economic interests, through benefiting the economic capacities of private companies, citizens and other governmental Institutions. |
|
کلیدواژههای انگلیسی مقاله |
اقتصاد سیاسی جدید بینالملل,
دیپلماسی اقتصادی پسا مدرن,
ایالات متحده آمریکا,
کلینتون,
هیلاری,
تدبیراندیشی اقتصادی |
|
نویسندگان مقاله |
محمد داوند | دانشجوی دکتری روابط بین الملل دانشگاه تربیت مدرس
سید مسعود موسوی شفائی | استادیار گروه روابط بین الملل دانشگاه تربیت مدرس
|
|
نشانی اینترنتی |
https://sspp.iranjournals.ir/article_28603_931b36f5c44163d91d1297215d620536.pdf |
فایل مقاله |
فایلی برای مقاله ذخیره نشده است |
کد مقاله (doi) |
|
زبان مقاله منتشر شده |
fa |
موضوعات مقاله منتشر شده |
|
نوع مقاله منتشر شده |
|
|
|
برگشت به:
صفحه اول پایگاه |
نسخه مرتبط |
نشریه مرتبط |
فهرست نشریات
|